google چرا کشف حجاب در زمستان 1 ؟! | حجاب برتر
Find Me Here
12 ژانویه

چرا کشف حجاب در زمستان ۱ ؟!

مجموعه: متن

۱۷ دی ماه سالروز وضع قانون کشف حجاب در ایران بود… اما آیا اینکه در این زمان این قانون وضع شد، دلیل خاصی دارد؟

چرا کشف حجاب در زمستان؟

قانون کشف حجاب از ۱۷ دی ۱۳۱۴، علی‌رغم اینکه تداعی‌کننده‌ی تجربه‌ای تلخ در تاریخ معاصر ایران است، بدون شک یکی از مهم‌ ترین رخدادهایی است که همواره در پس‌زمینه‌ی ذهنی تحولات بعدی معاصر تا انقلاب اسلامی حضور داشته است.

به موضوع کشف حجاب و سیاست‌های ضددینیِ پهلوی اول فراوان پرداخته شده است، اما در این مقاله هدف ما بررسی جنبه‌ای خاص از این موضوع است. توضیح اینکه یکی از جنبه‌هایی که در تشریح واقعه‌ی کشف حجاب کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است، ترس و تشویش عمیقی بود که دیکتاتوری پهلوی اول از واکنش مردم و جامعه داشت.

عمده‌ی بررسی‌ها در این موضوع، اجرای این سیاست را در چارچوب سیاست‌های فرهنگیِ استعماری هم‌زمان در افغانستان، ایران، ترکیه و مصر تحلیل کرده‌اند که رضاخان نیز فارغ از هرگونه ملاحظه و نگرانی و به‌شکلی خشونت‌بار، آن را به اجرا درآورده است. این نگاه و توصیف اگر چه بخش عمده‌ای از واقعیت تاریخی را نشان می‌دهد، اما وقتی می‌تواند تصویر کامل‌تری از ماجرا ارائه دهد که ترس و اضطراب رضاخان و دستگاه دیکتاتوری وی و همین‌طور تدابیری که برای مدیریت این سیاست در نظر گرفته شده بود را مورد توجه قرار دهد.

با تأمل دقیق‌تر در رویکردی که پهلوی اول نسبت به اجرای این سیاست در پیش گرفت، آشکار می‌گردد که یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها و ملاحظات جدی شخص رضاخان و دستگاه حاکم، مدیریت کردن پیامدهای این سیاست و کنترل واکنش‌های احتمالی از سوی جامعه است. اتخاذ فصل سرما (روز ۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ به‌عنوان روز آزادی زن) برای مقطع زمانی اجرای این قانون، خود گویای بخشی از نگرانی‌ها و ملاحظات در اجرای این سیاست است که در این مقاله بیشتر به آن‌ها خواهیم پرداخت.

الف) علل ترس و تشویش دیکتاتور از اجرای سیاست کشف حجاب

حکومت پهلوی که در پی کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ بر کشور حاکم شد، به‌عنوان حکومتی که ریشه‌های مردمی ندارد، به‌طور طبیعی و در راستای مأموریت استعماری خود، به دنبال تحمیل تغییراتی در جامعه برآمد که در تضادی بنیادین با ارزش‌ها و فرهنگ جامعه بود. این حقیقتی انکارناپذیر است که سیاست‌های فرهنگی متخذه در پهلوی اول (که در اینجا موضوع بحث است)، در چارچوبی تحمیلی، خشونت‌بار و آمرانه اجرا می‌شده است.

لیکن علی‌رغم این حقیقت، باید به این نکته توجه داشت که چند مسئله سبب شد تا رضاخان در مرحله‌ی اجرای سیاست کشف حجاب از ترس واکنش‌های جامعه، ملاحظات و تدابیری را برای کنترل پیامدهای اجرای این سیاست در پیش گیرد.

سقوط حکومت امان‌الله، در نتیجه‌ی مخالفت‌های مردمی در مقابل سیاست‌های ضددینیِ تند و شتاب‌زده‌ی وی از جمله سیاست مشابه کشف حجاب زنان افغان، موجب ترس و نگرانی فراوان رضاخان از اجرای این سیاست شده بود.

۱. تجربه اعتراضات و مقاومت‌ها در مقابل سیاست لباس متحدالشکل

مقدمات کشف حجاب با تلاش برای متحدالشکل کردن لباس ایرانیان آغاز گردید که در دو مرحله با مقاومت‌های مردمی مواجه شد. در مرحله‌ی نخست، در مرداد ۱۳۰۶ش، همه‌ی کارکنان دولت و شاگردان مدرسه‌ها موظف به پوشیدن لباس متحدالشکل شدند. سپس قانون لباس متحدالشکل و کلاه‌پهلوی در ۱۴ دی ۱۳۰۷ در مجلس هفتم به تصویب رسید و اجرای آن از ابتدای سال ۱۳۰۸ آغاز شد. اما وقوع شورش‌های عشایری جنوب و سایر نقاط کشور منجر به تعویق آن شد.

مرحله‌ی دوم تغییر لباس از ۱۳۱۳ و پس از سفر رضاشاه به ترکیه آغاز شد که در نهایت، به کشف حجاب اجباری در ۱۷ دی ۱۳۱۴ منجر شد. از اوایل سال ۱۳۱۴، بنا به درخواست رضاشاه، استفاده از کلاه‌‌شاپو یا کلاه‌فرنگی که تمام لبه‌دار بود، به‌جای کلاه لبه‌دار پهلوی، اجباری شد. در تیرماه ۱۳۱۴، دولت در این‌باره بخشنامه صادر کرد و سپس آداب استعمال آن از سوی وزارت داخله به ولایات ابلاغ شد.

این قضایا مقدمات وقوع قیام گوهرشاد در تیر ۱۳۱۴ بود، اما پیش از آن البته شیراز به اعتراض برخاسته بود و خبر این اعتراضات به حوزه‌های علمیه‌ی قم، مشهد و تبریز رسیده بود و سرانجام بازتاب همه‌ی این اخبار در مشهد غلیان افکار عمومی را در پی داشت که منجر به قیام مسجد گوهرشاد شد. (رحمانیان، ۱۳۹۱: ۲۸۰-۲۷۵)

۲. سقوط حکومت امان‌الله‌خان در افغانستان
کشف حجاب و تغییر فرم لباس، یک اندیشه‌ی مستقل حکومتی نبود که توسط شخص رضاخان اتخاذ شده باشد، بلکه یک برنامه‌ی هماهنگ استعماری محسوب می‌شد که به‌طور هم‌زمان در سه کشور ترکیه، ایران و افغانستان اجرا شد. مجریان این طرح، در ترکیه مصطفی کمال آتاتورک، در ایران رضاخان و در افغانستان امان‌الله‌خان بود. سقوط حکومت امان‌الله در نتیجه‌ی مخالفت‌های مردمی در مقابل سیاست‌های ضددینیِ تند و شتاب‌زده‌ی وی از جمله سیاست مشابه کشف حجاب زنان افغان، موجب ترس و نگرانی فراوان رضاخان از اجرای این سیاست شده بود. (رحمانیان، ۱۳۹۱: ۲۷۴)

رضاخان با مشاهده‌ی سرنوشت امان‌الله‌خان و با توصیه‌ی برادر وی مبنی بر عدم اجرای قانون کشف حجاب در ایران، برای مدتی از این فکر منصرف شد و حتی برای مدتی مقررات سخت‌گیرانه ‌تری در مورد زنان اعمال کرد. (صادقی، ۱۳۹۲: ۴۰)

[tabs][tab title=”منبع”]حجاب نیوز[/tab] [/tabs]

افزودن ديدگاه