google لباس فرم مادر | حجاب برتر
Find Me Here
26 سپتامبر

لباس فرم مادر

مجموعه: متن

آلیسا می گوید:پرستار گرفتن برای کودک هم اصلا در خصوصیات یک تاتار نیست…

راه جلوگیری از حملات مردان

«آلیسا حسینووا» (Alisa Husainova) خواننده مشهور سابق را در یکی از مکان ‏های بسیار آرام و تماشایی در مرکز قدیمی و تاریخی قازان یعنی باغ آرمیتاژ ملاقات نمودیم. او از جهاتی شبیه به دیگر خواهران مسلمان خود که اغلب سعی می‏ کنند لباس های سنتی و محلی تاتار بر تن کنند، نیست. ظاهر او با زندگی نامه بسیار جالبش تطابق دارد.

این ستاره سابق باشگاه مسکو، در آغاز سال ۲۰۰۰ میلادی با خلاقیت و استعداد خود مورد توجه هنرمندان روسی و اروپایی واقع شد. تا جائی که نویسنده معروفی در روسیه بنام «آرتمی تروایتسکی» (Artemi teroitski) راجع به او نوشت که منتقدین، او را سلطان خواننده ‏های تاتار می ‏نامند.

او در سال ۲۰۰۴ آلبومی تولید نمود که در رده بهترین‏ های موسیقی روسیه جای گرفت. وی تنها در روسیه شهرت پیدا نکرد، او را به فستیوال های موسیقی مهم خارجی دعوت می‏ نمودند.

اما او ناگهان از همه آنها دست کشیده و صحنه نمایش را به کلی ترک گفت.[pullquote]پرستار گرفتن برای کودک هم اصلا در خصوصیات یک تاتار نیست[/pullquote]

همه اعضای خانواده آلیسا به دین اسلام مشرف شده ‏اند: شوهر او «احمد»، برادر کوچک ‏تر او «بولات» (Bulat) و مادرش که در مدرسه عالی قازان به نام “محمدیه” درس می‏ خواند.
او می ‏گوید: «متولد شدن دخترم در جهان ‏بینی من تأثیر بسزایی گذاشت. در گذشته، من می‏ خواستم هر دو نقش مادری و خوانندگی را با هم ایفا کنم؛ اما پس از چندی متوجه شدم که چنین کاری به دلیل گرفتاری ‏های زیاد کار خوانندگی امکان‏ پذیر نیست. پرستار گرفتن برای کودک هم اصلا در خصوصیات یک تاتار نیست. حتی در زبان تاتاری نیز لغتی بنام “پرستار” دیده نمی‏ شود. چون ملت تاتار به هیچ ‏کس اعتماد ندارد تا فرزند خود را به او بسپارد. تاتاری‏ ها خود شخصا به فرزندانشان رسیدگی می‏ کنند و این شایسته‏ ترین کار برای زنان تاتاری است. من هم تمام وقت آزادم را وقف دختر سه ساله ‏ام «مریم» می‏ کنم.

من فرزند خود را به طور سنتی تربیت می ‏کنم و یاد می ‏گیرم که با فرهنگ عمومی تاتاری، جهیزیه تهیه نموده و ذخیره نمایم. در این زمان من متدین ‏تر نیز شده ‏ام و خلاقیت‏ های گذشته‏ ی من، برایم کهنه شده است.

به طور کلی از طریق فرهنگ تاتاری خصوصیات یک زن مسلمان برای من آشکار شده و احساس زن بودن و مادر بودن را واقعا درک نمودم.»

آلیسا دین اسلام را نیز مطالعه می‏ کند و با تاریخچه مردم تاتار و هنرهای آنها نیز آشنا می ‏شود. او از دوران گذشته زندگی خود بیزاری می‏ جوید و از آن با بی‏ میلی یاد کرده و می‏ گوید: «می ‏دانی! من دیگر نمی‏ خواهم در مقابل جمعیت قرار بگیرم. من از موسیقی مأیوس شده ‏ام و دیگر نمی‏ خواهم برای جلب رضایت افراد معتاد به موسیقی، آواز بخوانم. و همچنین نمی‏ خواهم سعی کنم که آنها خوششان بیاید.

آنها مرا به بسیاری از جشنواره‏ ها و کنسرت‏ ها دعوت نمودند؛ مثلا به فستیوال‏ هایی در سوئیس، استونی و… ، اما من دعوت آنها را رد کردم. »

آلیسا پنج سال پیش با یک کارگردان تاتاری ازدواج نمود. آن موقع بود که او با اسلام آشنا شده و شهادتین را بر زبان آورد.

شوهر آلیسا که در یک خانواده مذهبی تربیت و بزرگ شده است در این دگرگونی، نقش قابل‏ توجهی ایفا کرد.[pullquote]هر انسانی باید آرزوی رفتن به بهشت را داشته باشد. من نمی‏ دانم چه چیزی می‏ تواند بهتر از این باشد؟[/pullquote]

آلیسا می‏ گوید: «به نظر من، هر انسانی باید آرزوی رفتن به بهشت را داشته باشد. من نمی‏ دانم چه چیزی می‏ تواند بهتر از این باشد؟!»

چندی پیش وی تصمیم گرفت تا از مسکو به زادگاهش تاتارستان برگردد. زیرا او در آنجا احساس راحتی بیشتری می ‏کند: «در گذشته آرزو می‏ کردم که به مسکو بروم، اما اکنون احساس می‏ کنم که زندگی در قازان برای من راحت ‏تر است. اگر در مسکو یا سن ‏پطرزبورگ به دلیل ظاهر خود و حجابی که دارم باید واهمه درگیری و پرخاشگری داشته باشم، در قازان خود را آرام حس می‏ کنم. در اینجا برای شخص مسلمان همه چیز خوب و باب میل است. مثلا در گذشته برای پیدا نمودن کتاب‏ های اسلامی باید تمام مسکو را زیرپا می‏ نهادم، ولی در اینجا به راحتی به مغازه‏ های اسلامی مراجعه کرده و آن را خریداری می‏ نمایم.»

آلیسا می ‏افزاید: «اینجا بین مسلمانان رابطه خوبی برقرار است و مساجد و قهوه‏ خانه ‏های اسلامی، مکان ‏هایی هستند که من به راحتی می ‏توانم در آن با مسلمانان به گفتگو بنشینم.

من عاشق روستای “استارو تاتارسکی” (Starotatarsky) در قازان می‏باشم و از قدم زدن در آنجا لذت می‏برم.

هم ‏اکنون وقت خود را صرف دخترم «مریم» می‏ نمایم و به او یاد می ‏دهم که آفریدگار خود را فراموش نکند.

آنچه برای من اهمیت دارد این است که هم ‏اینک عضو یک خانواده با ارزش و پولادین هستم و در سایه شوهرم احساس آرامش و رضایت می ‏کنم و همانند یک زن حقیقی تاتار، به فرزند خود رسیدگی می‏ کنم.

من همچنین قصد دارم در اینجا به فعالیت‏ های اجتماعی و فرهنگی بپردازم تا برای جامعه مسلمان خود مفید باشم.»

[tabs][tabs][tab title=”منبع “]ریحانه[/tab][/tabs]

افزودن ديدگاه