در مسئله زن و مرد، تفاوت مطرح است و تفاوت به معنی تبعیض نیست
یکی از موضوعاتی که با حساسیتهای زیادی همراه است و به صورت گسترده در قرآن و روایتهای مختلف بحث شده است، موضوع حقوق زن و تفاوتهای اساسی زنان با مردان است. متاسفانه همیشه مرض یک جانبه نگری باعث بروز مشکلاتی در جامعه شده و شبهاتی را به وجود آورده است.
وقتی به یک موضوع مسلّم علمی میرسیم این مرض میتواند پایههای محکم آن را برای عوام متزلزل کند و شبهه افکنی نماید. در مورد مسأله زن و مرد که آیات زیادی از قرآن کریم به آن اختصاص یافته است باید بگوئیم که ما با تفاوت میان آنها مواجه هستیم و تفاوت هم هرگز به معنای تبعیض نیست.[pullquote]در مسئله زن و مرد، تفاوت مطرح است و تفاوت به معنی تبعیض نیست[/pullquote]
مسلماً قرآن و احکام اسلام حقوقی را برای مرد ثابت دانسته که با یک جانبه نگری شاید بوی تبعیض بدهد امّا عیناً همین داستان در مورد زنان هم وجود دارد که با یک جانبه نگری مانند تبعیض است. به عنوان مثال در قرآن مواردی مثل حق طلاق به مردان داده شده است و دیه زنان نصف فرض شده است و… از طرفی بر مرد واجب است که نفقهی زن را بدهد و مهریه برای زن در قرآن اشاره شده است. میخواهیم بگوئیم اگر بنای بر یک جانبه نگری باشد این تفاوتهای ذکر شده میتواند موجبات بروز شبهه در هر دو طرف(زن و مرد) باشد.
بدون هیچ اغراقی باید بگوئیم که بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که این تفاوتها در آیات قرآن و روایات مختلف ذکر شده است؛ از جمله آیه ۳۴ سوره نساء که میفرماید: «مردان عهده دار امور زندگى زنانند. این از آن روست که خداوند برخى از مردم را بر برخى دیگر به خردمندى و توانمندىِ بیشتر برترى داده و نیز از آن روست که مردان از اموال خود هزینه زندگى زنان را مى پردازند.» [۱]
نه تنها در آموزههای دینی ما بلکه در میان نویسندگان و دانشمندان غربی هم این عقیده رواج دارد از جمله: آلن و بارباراپیز در کتاب «آنچه مردان و زنان نمیدانند» به این موضوع اشاره کرده است و میگوید: زنان و مردان با هم متفاوتند و هیچ گونه برتری نسبت به یکدیگر ندارند و تنها نقطهی مشترک آنها این است که به یک گونه تعلق دارند. مردان و زنان در دنیاهای متفاوت، با ارزشهای متفاوت و طبق قواعد و قوانینی متفاوت زندگی میکنند. [۲][pullquote]زنان و مردان با هم متفاوتند و هیچ گونه برتری نسبت به یکدیگر ندارند و تنها نقطهی مشترک آنها این است که به یک گونه تعلق دارند.[/pullquote]
آقای دکتر جان گری که از نویسندگان و متفکران غربی است تحقیقات گستردهای در این باره دارد و کتابی به نام «مردان مریخی و زنان ونوسی» تدوین کرده است ایشان در این کتاب میگوید: زن و مرد بدون آگاهی از این که قرار است با هم تفاوت داشته باشند، با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند. به دلیل از یبن بردن همین حقیقت مهم معولاً با خشم و ناراحتی با جنس مخالف(همسر) برخورد میکنیم. انتظار داریم که جنس مخالف تا حد امکان مثل ما شود.[۳]
امّا وجود این گونه تفاوتها سه دیدگاه کلی در جهان راجع به زن بوجود آورده است، که دو دیدگاه آن خالی از افراط و تفریط نیست و نظریه کامل، بدون اغراق نظریهی اسلام در مورد زن است که همه جوانب و مسائل زندگی زن در آن گنجانده شده است و از هرگونه افراط و تفریط بدور است.
نظریه اول زن ستیزی است
در این نظریه موجی از خشونت علیه زن وجود دارد و در طول تاریخ، همواره جسارتها و ناملایماتی برای زن بوجود آورده است. در این نظریه زن هیچ جایگاهی ندارد و تنها به عنوان کالایی در اختیار مردان قرار میگیرد. اوج بروز این دیدگاه در زمان عرب جاهلیت بوده است که دختران را زنده به گور میکردند و وجود دختر را مایهی ننگ برای خود میدانستند.
همچنانکه قرآن کریم میفرماید: این در حالى است که وقتى به یکى از آنان مژده دختر دهند، چهرهاش از خشم، سیاه مىشود و خشم خود را فرو مىبرد. از ناگوارىِ مژدهاى که به او دادهاند از مردم پنهان مىشود و مىاندیشد که آیا او را با شرمسارى نگاه دارد یا در زیر خاک پنهانش کند. بدانند این که خدا را صاحب دختر مىدانند و خود از داشتن آن بیزارند بد قضاوتى است.[نحل/۵۸/۵۹] [۴]
این دیدگاه ننگین در طول سالیان متمادی جسارتهای زیادی را علیه زن روا داشته و از حقوق مسلم اجتماعی محروم ساخته است و متاسفانه رشحاتی از این تفکر، امروزه در دنیا هنوز موج میزند؛ در برخی از کشورها هنوز زنان از حقوق اجتماعی و تحصیل و رانندگی و… محروم هستند.
اما دین اسلام با این فرهنگ غلط مبارزه کرد و رشحات آن را از جامعه کنار زد، جالب است کسانی که داعیه داران نظریه منع حقوق انسانی زن در دین اسلام هستند، گویا اصلاً از اوضاع زن قبل از اسلام اطلاعی نداشتهاند و حتی به خود زحمت ندادهاند اوضاع زن قبل از اسلام را بررسی کنند و ببینند که زن، دارای چه جایگاهی بوده و اسلام چه جایگاه و کرامتی به او داده است.
نظریه دوم که نظریهای برخلاف اول است
اینکه به زن آزادی مطلق داده شود بین زن و مرد هیچ نوعی از تفاوت نباشد و مردان هوس رانی که تمایل به زنان داشتهاند سعی کردند که این نظریه را پررنگ جلوه دهند تا زنان برای استفاده و هوسرانی آنان در اختیارشان باشند. امروزه ما با موجی از فمنیسم در دنیا مواجه هستیم که تمام حقوق را برای زن و مرد مساوی دانسته و حتی در برخی جاها زن را از مرد برتر دانسته است.
فمنیسم از نظر اصطلاحی در زبان انگلیسی دو کاربرد دارد: ۱. جنبش برابری زن و مرد. ۲. جنبش آزادی زنان. که این دو کاربرد، معنای نزدیک به هم دارند. جنبش برابری زن و مرد، به معنای نظریهای است که معتقد است زنان بایستی در جمع جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با مردان فرصتهای مساوی داشته باشند و به تمام امکانات و فرصتهای برابر با مردان دست پیدا کنند و جنبش آزادی زنان عبارت است از نهضت و جنبش اجتماعی که در پی نهادینه کردن این اعتقاد و باور است که زنان با مردان برابری کامل دارند.
در میان فمینیستها پنج گرایش عمده وجود دارد:
۱. فمینیسم لیبرال؛ ۲. فمینیسم مارکسیستی؛ ۳. فمینیسم افراطی (رادیکال)؛ ۴، سوسیال فمینیسم؛ ۵. و فمینیسم جدید (فرامدرن).[pullquote] تا اوایل قرن بیستم رژیمهای مختلف غربی دارای یک ویژگی مشترک بودند و آن بیاعتنایی به حقوق زنان بود.[/pullquote]
نهضت فمینیسم تا اواخر قرن نوزدهم توفیق چندانی نیافت به طوری که تا اوایل قرن بیستم رژیمهای مختلف غربی دارای یک ویژگی مشترک بودند و آن بیاعتنایی به حقوق زنان بود. در اوایل قرن بیستم جنبش طرفداری از حقوق زن در انگلستان به رهبری دوشیزه «پانک هورست» آغاز گردید و ایشان در کشور انگلستان توفیقهایی بدست آورد از جمله دستیابی حق رأی برای زنان انگلیس در سال ۱۹۱۸ بود.
فمینیستهای پیش از دهه شصت، خواستار برخورداری از فرصتهای برابر با مردان بودند، امّا فمینیستهای جدید، خواهان انقلاب اساسی در برابری کامل زن و مرد در تمامی زمینهها از جمله آموزش، سیاست و… بودند. این دوره، دوره بازسازی و کسب موفقیتهای نسبی فمینیسم است. حتی در دهه هفتاد فمینیستها با ردّ کلیّت ازدواج و تأکید بر تجرد و حرفه اقتصادی، آرمانهای خود را مطرح میکردند. شعار زنان بدون مردان و با رفتارهای مردانه، مربوط به همین دوره است.[۵]
آنچه که مسلم است، آزادی و تساوی بین زن و مرد موجب آسیبهایی برای خود زن است که در حیطههای اجتماعی ظهور و بروز میکند.
نظریه سوم یک نظریه تعادلی است
ظهور این اندیشه همراه با طلوع و درخشش دین مبین اسلام بوده و هرگونه افراط و تفریط را در نگاه به زن کنار زده و دیدگاهی دارد که همه جوانب جایگاه زن را در بر میگیرد چه کسی باید در مورد حقوق زن صحبت کند مگر خدائی که زن را آفریده و به همه ابعاد وجودی او احاطهی کامل دارد؟ این دین اسلام است که کرامت واقعی را به زن میدهد. در میان عقول تفتیده و استدلالات خشک عرب جاهلی که دختران را زنده به گور میکردند، اسلام درخشش کرد و جایگاه واقعی را به زن داد.
همان گونه که اشاره شد، بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که در عین ظرافت به این تفاوتها اشاره شده است و در مقابل، در جای خود به کرامت انسانی زن و شباهتهای او با مرد نیز اشاره شده است یعنی قرآن کریم از جهاتی زن و مرد را مساوی میداند و حقوق مسلم را برای هردو فرض میکند. از جمله این آیه که در اصل خلقت و تعالی شدن مرد و زن را یکی میداند: «هر کس ـ از مرد یا زن ـ کارى شایسته کند و با ایمان باشد، قطعاً او را به حیاتى پاک زنده خواهیم داشت و به چنین کسانى بر پایه بهترین کارى که انجام مىدادند پاداش خواهیم داد». [نحل/۹۷]. [۶]
گاهاً در بعضی از آیات قرآن ظرافتهایی وجود دارد که باعث میشود بعضیها فکرهای دیگری راجع به نظریه اسلام در مورد زن کنند مثلاً همین آیه ۳۴ سوره نساء که کلمه «واضربوهن» در مورد زن به کار برده شده، سوای همه جوابهای منطقی و مهمی که به این سوال داده شده است باید توجه کنیم که این آیه در مقام بیان اصلاح زنان ناشزه است؛ زنانی که بدون هیچ دلیل نسبت به مرد خود تمرّد میکنند و با موعظه و تنها گذاشتن هم متنبّه نمیشوند؛ در مورد این زنان، قرآن دستور و اضربوهن دارد که با ادله شرعی حد و حدود آن مشخص شده است.
اما اشکال کنندگان به این موضوع، فراموش کرده اند که این آیه در بیان مقام اصلاح است؛ بالاخره زنی که تمرد میکند و با موعظه و تنها گذاشتن اصلاح نمیشود چه باید کرد؟ اینجا قرآن دستور میدهد که طبق شرایطی خاص و رعایت موازین شرعی برای اصلاح، زده شوند که این حکم برای اصلاح، در جاهای دیگر هم کاربرد عقلائی دارد. شاید با نگاهی گفته شود که این حکم از آیه قرآن فهمیده نمیشود که باید عرض کنیم در جای خود ثابت شده که قرآن در مقام بیان کلیات احکام است و تفسیر و بیان آن با اهل بیت(علیهمالسلام) است که در جای خود تشریح کردهاند.
در جاهای دیگر قرآن کریم در مورد کرامت و جایگاه زن به حضرت مریم (علیهاالسلام) اشاره میکند و او را به عنوان زنی پاک و با کرامت معرفی میکند: «اى پیامبر، و یاد کن زمانى را که فرشتگان گفتند: اى مریم، خدا تو را براى عبادت خویش برگزیده و تو را پاک ساخته و از گناهان مصون داشته و بر زنان جهانیان برترى داده است». [آل عمران/۴۲][۷]
که این خود گواه خوبی است برای اینکه دیدگاه دین اسلام در مورد زن چیست و با این بیان، جواب کسانی که ادعای زن ستیزی اسلام را دارند روشن میگردد.
———————————————–
پی نوشت:
[۱] . «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ…»[۲] . کتاب آنچه زنان و مردان نمیدانند نویسنده آلن و بارباراپیز، ترجمه زهرا افتخاری صفحه۱۹٫
[۳] . کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی مولف دکتر جان گری ترجمه سید رضا نیازی صفحه ۱۶٫
[۴] . «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ».
[۵]. نگاهی به فمینیسم؛ مؤسسه فرهنگی طه؛ معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، چ اول، ۱۳۷۷، ص۷.
[۶] . «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ».
[۷] . «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ». [tabs][tab title=”منبع”]گروه اینترنتی رهروان ولایت[/tab] [/tabs]