google زن در جهان غرب | حجاب برتر
Find Me Here
06 فوریه

زن در جهان غرب

مجموعه: متن

آزادی و شخصیت زنان اروپا که زبان زد خاص و عام بوده و مورد غبطه و رسیدن به آن ایده­ آل زنان مسلمان بوده و کمال مطلوب زنان ایران می­باشد عبارت است از…

حجاب و جهان غرب

آزادی و شخصیت زنان اروپا که زبان زد خاص و عام بوده و مورد غبطه و رسیدن به آن ایده­ آل زنان مسلمان بوده و کمال مطلوب زنان ایران می­باشد عبارت است از یک آزادی لفظی و صدری ولی در عمل و واقع موقعیت آنها از یک خدمت­گزار مسلمان هم کمتر بوده است، زیرا خدمت­گزاران ما در مواجب و مزدی که دریافت می­دارند، اختیار تام داشته و ابداً کسی حق مداخله در آن را ند­ارد و صاحب مزد طبق دل خواه خویش می­تواند سرمایه­اش را مصرف کند، در حالی که زنان اروپا فاقد این قدرت و اختیار هستند.

مروری بر تاریخچه زن غربی

انسان­شناسی غرب، فرع بر جهان­بینی آنان است. جهان­بینی آنها در حد «ماهی الا حیاتنا الدّنیا نموت و نحیی و ما یهلکنا الا الدهر»[۱] است، و چون جهان را در نشئه طبیعت خلاصه می کنند و از ماوراء طبیعت سهمی ندارند. انسان را نیز در قلمرو طبیعت خلاصه می­کنند و صرفاً تن شناسند نه انسان شناس.
کسی که انسان شناسی­اش برابر جهان­شناسی مادی اوست، او هرگز در جهان سیر عمودی ندارد و نمی­داند که مبدأ و منتهای سیر زندگی انسان چیست، بلکه همواره سیر افقی دارد، همانگونه که اخترشناسی، دریا­شناسی، گیاه­شناسی، جانور­شناسی، زمین­شناسی و… اینها، مادی است، انسان­شناسی ایشان نیز مادی است و مسائلی از قبیل فرشته، ملک و وحی برایش مفهوم ندارد.
او نمی­فهمد که مثلاً، زن می­تواند با ملائکه سخن بگوید، و سخن بشنود، و بشارت دریافت کند و نیز درک نمی­کنند که فرشتگان با یک زن از آن جهت که او عضو خانواده مکرمی است، تکلم نمی­کنند، بلکه مستقیماً به او می­گویند تو منشاء کرامت هستی و ما به شما کرامت را رساندیم و نمی­گویند تو عضو فرعی خانواده­ای هستی که از برکات و رحمت ویژه برخوردارند. فرشته­ها به مادر اسحاق می­گویند: «اتعجبین من امر الله رحمه الله و برکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید».

بنابراین روشن می­شود که دید مادّیون درباره­ ی انسان، همان نظر و بینشی است که در ارتباط با گیاه­ شناسی دارند، لذا نتیجه و بازده علوم شان عبارت خواهد بود از یک سلسله شبهاتی که مطرح می­کنند. از قبیل اینکه مثلاً چرا دید زن و مرد متفاوت است؟ و یا چرا در بعضی موارد ارث زن کمتر از ارث مرد است و مانند آن؟ اگرچه بعد از روشن شدن معیار ارزش­ها دیگر جایی برای این چنین سؤال­ها باقی نمی­ ماند.[۲][pullquote]دید مادّیون درباره­ ی انسان، همان نظر و بینشی است که در ارتباط با گیاه­ شناسی دارند [/pullquote] آزادی و شخصیت زنان اروپا که زبان زد خاص و عام بوده و مورد غبطه و رسیدن به آن ایده­آل زنان مسلمان بوده و کمال مطلوب زنان ایران می­باشد عبارت است از یک آزادی لفظی و صدری ولی در عمل و واقع موقعیت آنها از یک خدمت­گزار مسلمان هم کمتر بوده است، زیرا خدمت­گزاران ما در مواجب و مزدی که دریافت می­دارند، اختیار تام داشته و ابداً کسی حق مداخله در آن را ند­ارد و صاحب مزد طبق دل خواه خویش می­تواند سرمایه­اش را مصرف کند، در حالی که زنان اروپا فاقد این قدرت و اختیار هستند.
عجیب­تر آنکه خود آنها هم به این موضوع توجه نداشته و از اینکه با آنها مثل یک بچه رفتار می­شود ناراحت نمی­گردند، به عقیده نگارنده هیچ اهانتی برای انسان بدتر از آن نیست که او را فاقد عقل و شعور دانسته و مثل بچه با گفتار دروغین بخواهند شخصی را گول زده و قانعش سازند یا آن که در اثر القاء مستمر این امر بر خود زنان اروپا هم مشتبه گردیده و به زرق و برق لفظ و زیبایی گفتار دلخوش شده و از درک حقیقت و واقع عمل غافل مانده­اند.

اما در عمل آنچه در واقع با زن رفتار می­شود مثل بچه است تا وقتی صغیر بوده و ممنوع از هر عمل است و وقتی که به سن کبر می­رسد و وارد زندگی زناشویی و خانوادگی می­شود و به محض ورود در خانواده و ازدواج بلافاصله تمام آزادی و اختیارات از آنها سلب شده و به منزله محجوری می­شوند که قیم و سرپرست آنها شوهرشان قرار می­گیرند و عجیب­تر آنکه تمام تکالیف و وظایف بر آنها بار، ولی حقوق از آنها سلب می­باشد. در صورتی که محجورین در قوانین اسلام به عکس از تحمل بار سنگین مسئولیت و وظیفه در حدود محجوریت خود بالنسبه معاف بوده ولی از حقوق متمتع می­باشند.

عقیده آنها این است که اداره­ ی اموال خانواده بایستی به وسیله یک نفر انجام شود تا اینکه اختلاف و تشتت مسائل مادی، عکس العمل و اختلالی در روابط معنوی زن و شوهر ایجاد نکند و چون طبعاً به عقیده آنها مرد در جامعه بیشتر وارد است و با مردم تماس بیشتری دارد و از مسائل مادی بیشتر می­تواند مطلع باشد، صرفه خانواده در این است که روابط مادی با مرد باشد. بدین جهت اختیار و قیومیت شوهر و محجوریت زن شوهردار ایجاد شده است.[pullquote]عقیده آنها این است که اداره­ ی اموال خانواده بایستی به وسیله یک نفر انجام شود تا اینکه اختلاف و تشتت مسائل مادی، عکس العمل و اختلالی در روابط معنوی زن و شوهر ایجاد نکند[/pullquote]

اخیراً در فرانسه که مهد آزادی دنیاست، به تقلید ممالک اسکاندیناوی و سویس این نظریه پیدا شد که تا حدی برای زن آزادی عمل قائل شوند. به خصوص برای زن­هایی که کار می­کنند و درآمد و مزد و اجرتی دارند،[۳] ناگفته نماند این قانون نیز کامل نبود و در آن به زن به عنوان یک شخصیت غیرمستقل در کلیه حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شناخته می­شد، این طرز تفکر درباره­ی زن حتی در قانون مدنی به اصطلاح مترقی فرانسه هم دیده می­شود که به عنوان نمونه بر چند ماده از مواردی که درباره­ی روابط مالی زوجین سخن می­گوید اشاره می­شود:
«از ماده ۲۱۵ و ۲۱۷ استفاده می­گردد که زن شوهردار نمی­تواند بدون اجازه و امضای شوهر خود هیچ عمل حقوقی را انجام دهد و هرگونه معامله­ای محتاج به اذن شوهر است». (البته در صورتی که شوهر نخواهد از قدرتش سوء استفاده کرده و بدون علت موجه از اجازه دادن امتناع ورزد».

«طبق ماده ۱۲۴۲ شوهر حق دارد به تنهایی در دارایی مشترک بین زن و مرد هرگونه تصرف که بخواهد بکند و اجازه زن هم لازم نیست». (البته با این قید که هر معامله­ای که از حدود اداره کردن خارج باشد موافقت و امضای زن لازم نیست). و از این بالاتر «در ماده ۱۴۲۸ حق اداره کلیه اموال اختصاصی زن هم به مرد محول شده» (البته با این قید که هرگونه معامله ­ای که از حدود اداره کردن خارج باشد، موافقت زن لازم نیست.[۴][pullquote]از ماده ۲۱۵ و ۲۱۷ استفاده می­گردد که زن شوهردار نمی­تواند بدون اجازه و امضای شوهر خود هیچ عمل حقوقی را انجام دهد و هرگونه معامله­ای محتاج به اذن شوهر است[/pullquote]

زن و آزادی

پیش از آغاز این فراز، از خود می­پرسیم که به راستی این آزادی برای چه امری و در چه زمینه­ای طرح شد؟ زن در چه چیزی آزاد شد؟ او با آزادی در تعقیب چه هدفی بود؟ آیا آزادی او پاسخ به ندای هر گرسنه­ ای نیست؟! آیا… .

زن با طرح این شعار در جهان متمدّن، در نگاه نخست احساس منش کرد، باور نمود به جایگاه رفیع خود صعود نموده است، در تحصیل ارزش­ها و کسب فضایل راغب بود، استبداد روزگاران گذشته را به دیده­ی حقارت می­نگریست. در همه مقدرات جامعه، نقش خود را سازنده تلقی می­کرد و با تمام وجود، همپای مردان در عرصه­های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و… اعلام آمادگی می­کرد و چه کاخ­های رفیع و آمال و آرزو را در خیال خود نمی­پروراند. ولی غافل از اینکه «همچون شیشه­ایست که در معرض سنگ آمده است».
در نگرشی عمیق­تر به آزادی زن، اهداف منادیان را در ورای این شعار، بدینگونه نظاره­گر می­شویم:
هیچ اعلان جالبی نیست مگر مزین به اندام برهنه زن باشد، فیلم و سریالی مورد توجه است که به درجاتی از برهنگی اکتفا کرده باشد، مجلاتی خریداری می­شوند که در مسایل جنسی بحث کنند، تجارت­خانه ­هایی موفق­ترند و گوی سبقت را از رقیبان ربوده­اند که اندام جذاب و طناز مبلغان خود را به بهترین صورت به معرض نمایش بگارند. کشوری مقام اول جذب سیاحت­گر را در جهان دارا است که کنار دریاها و عشرتکده­ هایش از وجود زنان پرسود بهره بجوید! و… . پس نتیجه می­گیریم: آزادی، برای زن نیست. بلکه برای مردان، در استفاده از وجود این دلربایان و بزم آفرینان، آزادی اعطا شده است![۵] این بود نمونه­ ای از آزادی و حقوق زن در غرب و اروپا!

منابع:

.[۱] سوره جاثیه، آیه ۲۴٫

.[۲] آیت­الله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ص ۳۷۳٫

.[۳] قدسیه حجازی، ارزش زن، چاپخانه فردوسی، دی ماه ۱۳۵۷، ص ۱۲۶ و ۱۲۷ و ۱۲۸٫

.[۴] ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، چاپخانه مروی، ۱۳۷۶، برگرفته از حقوق زن در اسلام و اروپا.

.[۵] احمدعلی افتخاری، زن از دیدگاه ملّت­ها، ادیان و بزرگان جهان، ۱۳۷۵، انتشارات مهشاد، ص۲۵_۲۴٫

منبع: نشریه پرسمان

 

[tabs][tab title=”منبع”]ریحانه[/tab] [/tabs]
۰ دیدگاه

افزودن ديدگاه